تـــآبــــ تــآبـــــ عبــآسے ...
نظرات شما عزیزان:
خــُـכآ کـُـجــا بوכے ؟
مگہ قــرـآر نبـوכ مــَـטּُ ننـכآزے ؟
در خانه نهان گشتی یا سوی هوا رفتی
چون عهد دلم دیدی از عهد بگردیدی
چون مرغ بپریدی ای دوست کجا رفتی
در روح نظر کردی چون روح سفر کردی
از خلق حذر کردی وز خلق جدا رفتی
رفتی تو بدین زودی تو باد صبا بودی
ماننده بوی گل با باد صبا رفتی
نی باد صبا بودی نی مرغ هوا بودی
از نور خدا بودی در نور خدا رفتی
ای خواجه این خانه چون شمع در این خانه
وز ننگ چنین خانه بر سقف سما رفتی
در كودكي خواستم زندگي كنم راه را بستند
به ستايش روي آوردم گفتند خرافات است
به راستي سخن گفتم گفتند دروغ است
سكوت كردم گفتند عاشق است
عاشق شدم گفتند گناه است
و عاقبت خنديدم گفتند ديوانه است
حس میکنم روی دست خدا مانده ام!!
خسته اش کرده ام...
خودش هم نمیداند با من چه کند!!
طراحے: امیرحسین |